برخی شایعات حاکی از آن است که پرسپولیسیها پول جراحی انصاری را ندادهاند و همین مساله باعث دلخوری او شده است. عمیقا امیدواریم این شایعه صحت نداشته باشد، چون در فوتبالی که کرور کرور خرج بیهوده و بیراه دارد، هزینه جراحی یک فوتبالیست نجیب اصلا به جایی بر نمیخورد و باشگاه باید این پول را روی چشمش بگذارد و به او بدهد. هر چه هست «حاجی» را ناراحت کردهاند و قطعا تحمل رنج بیمهری، از درد رباط پاره بیشتر است.احتمالا الان مسئولان پرسپولیس عمده انرژیشان را روی فصل نقلوانتقالات گذاشتهاند و استدلالشان هم این است که باید تیم را برای نیمفصل دوم قویتر ببندند، اما کاش آنها یادشان مانده باشد اولویت با تیمار کسانی است که در دوران محرومیت، پشت پنجرههای بسته کنار مجموعه ماندند و از جان و دلشان برای تیم مایه گذاشتند. این اصل بهخصوص در مورد یکی مثل محمد انصاری بسیار هم صادقتر است؛ بازیکنی که در چند مقطع پیشنهادهای چرب خارجی داشت، اما با این فلسفه که پرسپولیس باعث احیای فوتبالش شد و به این تیم مدیون است، سرخپوش باقی ماند. وقتی در میانههای بازی برگشت فینال لیگ قهرمانان آسیا رباط پای حاج محمد پاره شد و او عصا به دست خودش را روی استیج رساند، بسیاری از هواداران، آن تصویر را سمبلی تمام عیار و قابی چکیده و گویا از احوالات پرسپولیس محروم قلمداد کردند. حالا چه شده است که باشگاه به همین راحتی از نماد دوران رنج و استقامتش غافل میشود و شبانهروزش را وقف منتکشی از ستارههای فکلی و کاکلی میکند؛ شاید که در ازای یک کامیون اسکناس، افتخار بدهند و به عضویت تیم نایبقهرمان آسیا در بیایند!
سالهاست که از بیوفایی و بیمعرفتی فوتبالیستهای امروزی گلایه میشود؛ از آنها که پول را به منافع تیمی و عواطف هواداران ترجیح میدهند و با صنار بالا و پایین، ندای قلبشان عوض میشود. اتفاقا خود پرسپولیس هم در این سالها به دفعات محل آمد و شد چنین بازیکنانی بوده است؛ اما آیا هیچ فکر کردهایم که بخشی از گناه شکلگیری این فرهنگ، متوجه خود باشگاههاست؟ وقتی مسئولان تیمی همچون پرسپولیس با محمد انصاری که همه چیزش را برای لباسش گذاشت بیمهری میکنند، چرا نباید امثال وحید امیری و صادق محرمی سر بزنگاه بپیچانند و بروند دنبال زندگیشان؟ کاش قدر زر را بدانیم که فردا به منت آهن قراضهها مبتلا نشویم.