خبر تعجب برانگیز صبح دیروز رسانههای ورزشی جمع آوری بخشی از توییتهای عجیب و غریب در مذمت مهدی طارمی بود. توییتهایی که باوجود خوش ذوقی ملموس در برخی از آنها میشد ریشههای عدم شناخت درست از فوتبال و اصول این رشته را پیدا کرد. در واقع فلسفه پشت این اظهارنظرهای بامزه یک چیز بیشتر نبود ؛ انتقاد از بازیکنی که دو هفته قبل از این با آن سه گانه دیدنی سند صعود را امضا کرده بود.
از میانه آن همه توییتهای سنگین با ریشههای هواداری و قضاوتهای غیر منصفانه از یک فوتبالیست چیزی جز پالسهای منفی بیرون نمیآمد. اینکه ببینی بهترین بازیکن تیم را به رگبار انتقاد بستهاند که «کاش ایافسی به جای تماشاگرها طارمی رو محروم میکرد» آزاردهنده به نظر میرسید البته این پرسش را به ذهن میآورد که چنین منطقی دقیقا از چگونه ذهنی بیرون میآید؟
این مطلب بیانیهای درحمایت از مهدی طارمی، پنالتی خراب کردنش و زیر سوال بردن تمام انتقادهای وارده به او نیست. به اعتقاد نگارنده مهاجم بوشهری پرسپولیس نه گلزنی مادرزاد است نه فوتبالیستی کامل، پس باید طبیعت فوتبال را پذیرفت و خیلی راحت با نقایص فنی و حرص دادنهایش کنار آمد. در خصوص پنالتی هم که همه چیز واضح است. حتی اگر شما لیونل مسی را بازیکن کاملی بدانید باید به بازی ابتدای هفته رجوع کنید و ببینید ستاره بارسا برای قطعی کردن بردن کفش طلا تا چه حد عطش گلزنی داشت اما با وجود دقت و وسواس زیاد در نواختن ضربه، پنالتیاش را از دست داد.
به مهدی طارمی میتوان ایراد گرفت و تاخت. میتوان از او پرسید چرا قدر آن پاس به جلوی زیبای محرمی را ندانست و در نواختن یک ضربه ساده مقابل دروازه خالی عاجز بود؟ می توان به خاطر تمام موقعیتهایی که در این فصل از دست داده به او منتقد شد و اینکه چرا بیشتر و بهتر تمرین نمیکند؟ هر چند بخشی از پاسخها در جواب عاقلانه و منطقی برانکو با این مضمون که«مهاجم ششدانگ نداریم» توجیه میشود اما به احترام روزهای خوش و لحظههای شیرینی که طارمی برای پرسپولیسیها ساخته خیلی راحتتر از این میتوان از قصورهایش گذشت.
جدا از داستان گل نزدن و پنالتی خراب کردن، فوتبالی که مهدی طارمی در مقابل لخویا ارائه کرد قابل احترام است و با دقت در حرکات و تلاش او برای ارائه نمایشی مثبت در تیمش میتوان به تواناییهای فنی او صحه گذاشت اما در نگاه کلیتر همه میگویند مهاجم خوب کسی است که خوب گل میزند. مهدی طارمی هم البته مهاجم خوبی است چون خوب گل میزند. دو فصل آقای گلی متوالی و ثبت شش گل زیبا در شش بازی لیگ قهرمانان را میتوان در اثبات این ادعا مطرح کرد اما واقعیت این است که طارمی هر چقدر گلزن خوبی است گل نزن خوبی هم به شمار میرود.
حالا شاید همه اهالی فوتبال حداقل خلاصهای از رمان دکتر جکیل و مسترهاید را به خاطر طارمی و شباهتهایش به شخصیت این رمان خوانده باشند. دکتری که با داروی خودساخته تبدیل به فردی شرور و جنایتکار میشود و حالا در دنیای فانتزی سینما و ادبیات داستانی اولین مثال برای نشان دادن مظهر دوشخصیتی بودن انسانها جلوی دست نویسندگان و گزارشگران است. اما واقعیت این است که دکتر جکیل داستان ما در روزهای بد خود و زمانی که در نقش مستر هاید ظاهر میشود فقط گل نمیزند و شاید لایق این حجم از انتقادهای بیرحمانه نباشد.
البته که به برخی رفتارهای طارمی بیرون از زمین میشود خرده گرفت و در فوتبال او هم نکاتی منفی پیدا کرد تا به او تاخت اما به احترام روزهای جکیل بودن شماره 9 میتوان به جای بالا بردن فشار و بستنش به رگبار انتقاد، راه را نشانش داد؛ مثلا اینکه بیشتر تمرین کن و اعتماد به نفست را بالا ببر.
اما اینجا باید به یک موضوع اساسی هم اشاره کرد؛ اینکه برای نواختن همان ضربه پنالتی که طارمی از دست داد و باعث آغاز انتقادها علیه او شد هیچ کس پا پیش نگذاشت و در شرایطی که همه بازیکنان از عواقب پنالتی خراب کردن بشدت هراس داشتند طارمی با این ترس راحتتر کنار آمد. پس حالا باید شجاعتش در پذیرفتن این مسوولیت را هم در نظر گرفت.