کارلوس کیروش به رغم پیشنهادی که از ازبکستان داشته و با وجود استقبال استرالیا از گشودن باب همکاری با وی با فدراسیون ایران به توافق رسید تا تیم ملی را در مرحله نهایی جام فوتبال ملتهای آسیا 2019 در خاک امارات هم هدایت کند و صحبتهای چند روز اخیر در فدراسیون فوتبال نیز نشانگر همین مساله است.
از چند روز پیش برخی اشارات سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران نشانگر همین رویکرد و علاقه کیروش به ماندن در ایران بود و به واقع نیز کجا بهتر از ایران؛ کشوری که به لحاظ استعداد فوتبالی لااقل در آسیا کم رقیب است و از 80 میلیون سکنه آن بیش از نیمی شیفته فوتبالاند و فرهنگی غنی دارد و به رغم برخی دشواریهای موجود افراد و روندی که کیروش و مربیانی مثل وی با آن طرف هستند، جنبهای بسیار مثبت دارند و شرایط ویژه و بسیار مرفهی را برای وی فراهم میآورند و اگر هم پرداخت حقوق بعضی اعضای کادرهای تیم ملی دچار تاخیر شود معمولا این روال شامل سرمربی نمیشود و اگر هم بشود اصل پول آنقدر بالا هست که چنان تاخیری را برتابد.البته پول فقط قسمتی از ماجرا است و بخش عمدهتر لااقل به لحاظ کاری و زمینههای پیشرفت نیروی عظیم انسانی است که در فوتبال ایران در اختیار کیروش قرار دارد و کمتر کشور آسیایی و بخصوص ازبکستان نمیتوانند مشابه آن را در اختیار وی بگذارند. به لطف گستردگی فوتبال در کشور 31 استانی ما و البته دقت نظر کیروش او در هر پست تقریبا 3 بازیکن همسطح را در اختیار خویش میبیند و میتواند براساس آخرین آمادگیها از آنان استفاده کند و اگر میلاد محمدی باشد مدافع چپ ثابت اوست و اگر نباشد سعید آقایی هست و اگر هم او نباشد وی میتواند از محمد انصاری یا حتی امید نورافکن (که در درجه نخست یک هافبک وسط است) در این نقطه بهره گیرد و همین معادله کم و بیش برای 10 پست دیگر تیم ملی نیز متصور و در دسترس است.
کیروش در صورت رفتن به هر کشور دیگر آسیایی، حداقل یکی دو سال زمان می خواست تا بر همه چیز اشراف یابد و به این سبب که نیروهای پایه و بنیادین در آن کشور به اندازه ایران نیست کارش سختتر میشد و سرند مهرههای برتر، زمان بیشتری میبرد. کیروش به سبب 7 سال اقامت در ایران اینک هر چیز لازمی را در ارتباط با فوتبال ما میشناسد و خودش یک کتاب اطلاعاتی جامع لااقل در ارتباط با رزومه ملیپوشان به شمار میآید و کار جمعآوری اطلاعات توسط او که از سال دوم استقرارش در ایران آغاز شد، اینک یک بسته اطلاعاتی بالنسبه کامل را فراهم آورده که در صورت باقی ماندن آن در ایران میتواند چراغ راه مربیان بعدی تیم ملی هم باشد.
فرهنگ ایرانی با اضافه شدن به تاکتیکهای کارساز کیروش فضا و فرآیندی را خلق کرده که تیم ملی براساس آن طی 4 سال و نیم اخیر بهترین نتایج را لااقل در سطح آسیا کسب کرده و با اینکه کیروش همیشه از چیزهایی منجمله کمبود امکانات تمرینی گله داشته و برخی مجادلات غیرضروری را به راه انداخته آنجا که مبحث نظاممندی تیمی و بخشیدن قدرت و ایستادگی به ملیپوشان مطرح شده، قدمهای بلندی را به سوی موفقیت برداشته است و فدراسیون به این نتیجه رسیده که هر چند ناآرامیهای او خسرانساز است اما ارزش حفظ وی را دارند.
این ترکیب موفق میتواند پس از کسب نتایجی آبرومندانه در جام جهانی بیست و یکم، قویترین یورش به سوی فتح جام ملتهای آسیا در خاک امارات باشد.
تیم ملی ایران با کیروش هدفی جز قهرمانی آسیا ندارد. تنها نقطه خالی در ویترین افتخارات کیروش، قهرمانی جام ملتهای آسیا است که ایرانیها 42 سال منتظر آن هستند. این برای نخستین بار است که پس از جام جهانی، سرمربی تیم ملی مشخص است و با این شرایط همه ما امیدواریم که نسل فعلی بتواند به انتظار 42 ساله ما برای بالا بردن جام قهرمانی آسیا پایان دهد.