خودش میگوید در مورد آن تیم ملی و بازی مشهور با بحرین کتابی نوشته که بعد از مرگش منتشر خواهد شد. چرا بعد از مرگ؟ «برای اینکه وقتی بمیرم، دیگه کسی نمیتونه منو بکشه»! اگر یکی از آن رویابافیهای مشهورش نباشد، کتاب خواندنی میشود. قصه شرارت بازیکنانی که الان از آنها به عنوان اسطوره یاد میشود و گاهی در تلویزیون به جوانترها درس اخلاق هم میدهند.
باید در ایران پوستت مثل کروکودیل باشد
اینکه «عروسک خیمه شب بازی» بود یا «دلال سیاهکار»، پیرمرد مهربان عاشق ایران بود یا پروفسور فوتبال و «مربی مربیها»، حالا دیگر فرق زیادی نمیکند. برای ما به تاریخ پیوسته، حتی وقتی بعد از ۱۰ سال برگشت تا مربی مس کرمان شود باز نتوانست خاطره پررنگ ما را از مقدماتی ۲۰۰۲ پاک کند. هنوز همان قاب از او در ذهنها مانده. وقتی به برنامه نود رفت و گفت: «برای مربی بودن باید پوست کروکودیل تن آدم باشد که من نداشتم... شما مردم ایران عاشق فوتبال هستید، مثل مادری که بچهاش را خیلی زیاد دوست دارد، بعد آنقدر او را به سینهاش فشار میدهد که میمیرد. شما اینطور فوتبال را دوست دارید»... این حرفش را باید جایی بنویسیم که هر وقت با واژههایی مثل عشق و تعصب، فوتبال را خفه میکنیم به آن نگاه کنیم و یادمان بیاید که «میانهروی» کار درستتری است. میانهروی در دوست داشتن، در دوست نداشتن، در عشق، در نفرت و حتی در نقد میروسلاو بلاژویچ.
در مورد باخت به بحرین می شود ساعتها حرف زد ولی...
سفر تیم ملی به منامه همیشه یادآور شکست تلخ مقابل بحرین و ناکامی در راه صعود به جام جهانی ۲۰۰۲ است. میروسلاو بلاژویچ در آن دوره تیم خوبی ساخته بود که فوتبال جذابی بازی میکرد و امید زیادی برای صعود داشت، ولی شکست غیرمنتظره در منامه آرزوهای رسیدن به اولین جام جهانی آسیایی را بر باد داد. او در پاسخ به اینکه اتفاقات فوتبال ایران را چقدر دنبال میکند، میگوید: «ایران وطن دوم من است. ایرانیها مثل هموطنان من هستند و اتفاقات فوتبال ایران را دنبال میکنم.»
از او درباره بازی منامه و تقابل دوباره با بحرین میپرسیم. پیرمرد کروات میگوید: «از آن بازی خاطرات بدی دارم. امیدوارم بتوانید انتقام آن شکست را بگیرید.» از او میپرسیم که اتفاقات آن بازی را برایمان بازگو کند. بلاژ میگوید: «آن بازی حرف و حدیثهای زیادی داشت و میتوانم ساعتها دربارهاش صحبت کنم. آن شب ما در آستانه صعود بودیم و حساسیت بالای بازی بازیکنان را مضطرب کرده بود، ولی بحرینیها چنین شرایطی نداشتند و با خیال راحت بازی میکردند. آنها با خشونت بالا به دنبال متوقف کردن بازیکنان ما بودند و داور نسبت به خطاهای پرشمار میزبان بیتفاوت بود ولی ما باید خودمان را بابت این شکست سرزنش کنیم، چون تا جام جهانی فقط یک برد فاصله داشتیم.» بلاژویچ اضافه کرد: «آن تیم خیلی خوب و مستعد بود و اگر به جام جهانی میرفتیم، میتوانستیم نتایج خیلی خوبی بگیریم. حق عربستان نبود که به جام جهانی برود.»