تاریخ انتشار: 1396/09/01 10:19
کد خبر: 172705

سرگیجه ستاره پرسپولیس بخاطر شهرت/هواداران پرسپولیس وام دار شما نیستند

ناراحتی هواداران از بازیکن پرسپولیس منطقی است.
سرگیجه ستاره پرسپولیس بخاطر شهرت/هواداران پرسپولیس وام دار شما نیستند

جامعه سالم و آزاد جامعه‌ای است که در آن راه برای «صعود طبقاتی» باز باشد. در چنین فضایی، هیچ‌کس تسلیم محض سرنوشت نخواهد بود و مجبور نیست تا آخر عمر همان‌جایی زندگی کند که در آن به دنیا آمده. در جوامع متمدن، راه باز است تا آدم‌ها به کمک ابزارهایی همچون تحصیلات، مهارت‌آموزی و تلاش و پشتکار، طبقه اجتماعی و اقتصادی خودشان را ارتقا ببخشند و رفته‌رفته به وضع مطلوب‌تری دست بیابند. در نقطه مقابل چنین الگوی سالمی اما، الگوی بیمار «جهش طبقاتی» وجود دارد؛ آنچه بیشتر زاده نابه‌سامانی‌های فرهنگی و اقتصادی است و نمونه‌هایش به وفور در جهان سوم یافت می‌شود. کافی است نیم‌نگاهی به اطراف خودتان بیندازید و مصداق‌هایی از این دست را بیابید؛ از آنها که ازدواج اقتصادی کردند و یک شبه راه صدساله رفتند تا آنها که یک قطعه زمین‌شان در ناکجاآباد ناگهان ارزش الماس پیدا کرد و سر از آسمان هفتم درآوردند. این جماعت بدون کار و کتاب، به چشم برهم‌زدنی به آن بالابالاها می‌رسند، اما مشکل اینجاست که در اغلب موارد، آداب و اصول بالانشینی را رعایت نمی‌کنند. البته حق هم دارند؛ چون یاد نگرفته‌اند، تمرین نکرده‌اند.

 

در جامعه کنونی ما، «فوتبال» یکی از شاهراه‌های جهش طبقاتی است. در کشوری که گاه مداخل یک خانواده چند نفره در طول ماه از یک میلیون تومان تجاوز نمی‌کند، به فوتبالیست‌های متوسط سالی یک میلیارد دستخوش می‌دهند و خب طبیعی است که در چنین وضعی یک سر سوزن استعداد، ناگهان سرنوشت یک خاندان را زیر و رو می‌کند. کافی است چهار تا لگد به نقاط بهتر توپ بزنی تا شهره آفاق شوی و سری بین سرها در بیاوری. این توپ گرد مثل منجنیق تو را از دنیای کوچک خودت به یک جهان دیگر پرتاب می‌کند؛ از اینجای شهر به آنجای شهر، از فقر مطلق به ثروت سرشار، از گمنامی به شهرت و گاهی از ماشین شستن به ماشین‌بازی، آن هم از نوع لوکس‌اش! سوال مهم اما این است که آیا همه آنهایی که روی این منجنیق جادویی سوار می‌شوند، تحمل تغییرات فضایی شرایط زندگی‌شان را دارند؟ پاسخ منفی است. ببینید و بشمارید همه ستاره‌های نورس و نوکیسه‌ای را که در هیبت خورشید آمدند، اما عمر درخشش‌شان از چراغ زنبوری هم کوتاه‌تر بود؛ از آنها که در لای بوی گند الکل و مواد گم شدند و سر از فراموشخانه‌های تاریخ درآوردند تا آنها که رکورد پرونده‌های اغفال و جعل و فریب و کلاهبرداری را شکستند. بله؛ روح بزرگی می‌خواهد که از صفر به صد برسی و دست و پایت را گم نکنی و البته که همه‌کس این روح بزرگ را ندارند.

35

با تفاسیر بالا، اینکه علیرضا بیرانوند به هواداران پرسپولیس «هیس» نشان می‌دهد و اینکه پیش از او یکی مثل مهدی طارمی این بدعت نفرینی را پایه گذاشت، چندان مایه تعجب نیست. پسری که تا دیروز در جایی از جغرافیای بی‌رحم پایتخت گم شده بود و به اذعان خودش جز دستفروش‌های میدان آزادی به چشم احدالناسی نمی‌آمد، ظرف مدت کوتاهی به ماه مجلس اغنیا تبدیل شد و هر کجا رفت برای عکس انداختن با او سر و دست شکستند. بالاخره آدمیزاد است، سرش گیج می‌رود و اگر آنقدر گنجایش نداشته باشد که جلوی این سرگیجه را بگیرد، خیلی زود زمین می‌خورد و همه چیز را خراب می‌کند. اینجا اروپا نیست که 99درصد فوتبالیست‌های تاپش از روی حساب و کتاب و پله‌پله در آکادمی‌های باکلاس رشد کرده باشند؛ اینجا فاصله بین بوی وایتکس و دستمال کهنه تا رایحه عطر و عبیر فقط یک قدم است و لعنت به وقتی که بعد از این یک قدم، قدیم را فراموش کنی.

 

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://fartakvarzeshi.com/d/2ar9qy

اخبار مرتبط



آخرین اخبار


«هیس» نشان دادن بیرانوند به هواداران سرآغاز یک جنجال بزرگ شد