بیایید فرض کنیم که سیدجلال حسینی دوپینگ کرده و فدراسیون فوتبال قصد دارد این موضوع را لاپوشانی کند. خوب دیگر چه اصراری است که این مدافع در بازیهای رسمی حضور نیابد؟! فدراسیونی که میتواند دوپینگ بازیکنی را پنهان کند چه نیازی دارد که بازیکن ملیپوش خود را از بازی کردن محروم کند؟ حالا که اینقدر به بازیکنش لطف دارد بگذارد بازیاش را هم بکند!
سیدجلال پس از نود دقیقه بازی سنگین در روسیه نمیتواند با دو پرواز خود را به اهواز برساند تا برابر استقلال خوزستان هم بازی کند. وحید امیری هم نمیتواند. چرا که در هیچ جای دنیا بازیکنان با فاصله ۴۸ ساعت و با پروازهای طولانی بازی نمیکنند. مسی و رونالدو هم بازی نمی کنند.
سیدجلال حسینی در برابر الهلال بازی خواهد کرد و میدانید یاوهگویانی که دو هفته است از دوپینگ سیدجلال میگویند آن زمان چه خواهند گفت؟ آن زمان از تبانی فدراسیون و این بازیکن خواهند گفت. خودشان فرضیهای را مطرح میکنند و وقتی فرضیهشان رد شد، بدون آنکه به روی خود بیاورند از دستهای پشت پرده میگویند.
طبیعت ادمیزاد همین است. آدمها وقتی در کنار هم جمع میشوند و هویتی به خود میگیرند مستعد آنند که هر جفنگ و توهمی را به عنوان واقعیت بپذیرند و جا بزنند چون به نفعشان است. انگار که یک توهم و جفنگ با تایید شدن از سوی عده زیادی تبدیل به واقعیت میشود. اول آنچه که دوست دارند اتفاق افتاده باشد را بارها تکرار میکنند تا آن را به عنوان واقعیت جا بزنند، سپس به دنبال دلیل آوردن برای ادعای خود میروند و وقتی ادلهشان زیر سوال رفت، میز بازی را به هم زده و از قدرتهای پنهان توطئهگری که واقعیت را جور دیگری(برخلاف واقعیت ساختگی آنها) رقم زدهاند میگویند.