ماجرایی که در ایتالیا رخ داد اگر در ایران اتفاق میافتاد، فورا مورد انتقاد گروهی از روشنفکران قرار میگرفت. در چنین شرایطی آنها حتما به مردم توصیه میکردند دست از «املبازی» بردارند و با ساز و کار فوتبال حرفهای کنار بیایند. در چنین شرایطی این گروه از دوستان یقینا روی منبر میرفتند و ساعتها موعظه میکردند که: «کجای دنیا با بازیکنانی که برای تیم زحمت کشیدهاند اینطور رفتار میشود.» حالا اما خدا را شکر آخرین مثال روز از ناف فوتبال مدرن و حرفهای جهان بیرون آمده؛ کشوری که از قضا مردمش نسبت به سایر لیگهای معتبر وسواس چندانی در زمینه جابهجایی بازیکنان بین باشگاههای بزرگ ندارند، اما این بار «پولدوستی» دوناروما آنها را حسابی عصبانی کرده و عنان اختیار از کفشان ربوده است.
درست در روزهایی که در اروپا گلر 18ساله خواهان جدایی را نقرهداغ میکنند، در لیگ ایران هم بازیکنی مثل سروش رفیعی خواهان جدایی از پرسپولیس شده؛ با این وجود اینجا کمتر کسی به او انتقاد دارد. رفیعی که بین دو نیمفصل لیگ شانزدهم با هزار زحمت و به قید قرارداد سنگین پرسپولیسی شد، حالا در 27سالگی برای هوادارانش مینویسد: «خداحافظ؛ ترجیح میدهم بروم دنبال پول بیشتر.» عجیبتر آنکه عدهای بابت اینکه سروش صداقت داشته و راستش را گفته، از او تشکر هم میکنند! دوست عزیزمان طوری در مورد ضرورت کسب درآمد سخن میگوید که انگار در سیوچند سالگی به سر میبرد و در پرسپولیس هم قرار است مجانی توپ بزند. این سال و زمانه، چنان آدمها را تغییر داده که آنها راستی راستی یک میلیارد و دو میلیارد تومان را پول حساب نمیکنند. اگر سروش در پرسپولیس میماند، احتمالا بابت فصل آینده با احتساب پاداشها و آپشنها یکونیم میلیارد تومان پول میگرفت. فکرش را بکنید تنها سپردهگذاری چنین مبلغی در یک حساب بانکی، ماهانه 25میلیون تومان سود بیدردسر برای او به همراه میآورد؛ شاید 10 تا 15برابر درآمد شهروندی که در همین مملکت 18سال درس خوانده و با همین مقرری در حال گذران زندگی یک خانواده است.
البته که «سروش»ها و «دوناروما»ها حق دارند بروند، اما خداحافظی مجلل با آنها هم کمی شیرینعقلی است. شاید جامعه انسانی روز به روز مدرنتر شود، شاید زمانی فرا برسد که مجازات اعدام را کلا لغو کنند، شاید روزی زن و شوهرها بعد از طلاق جشن مشترک بگیرند، تا آخر عمر با طرف مقابل دوست باقی بمانند و با هم پارک و سینما بروند، اما زبان «فوتبال» فرق دارد. دادگاه فوتبال تا ابد خیانتکاران را نمیبخشد. اینجا هیچ عفوی شیرینتر از انتقام نیست. اگر هم این اصول فراموش شد، یعنی مرگ فوتبال فرا رسیده. اینکه ما با بازیکنی که به سمتمان پشت میکند دست دوستی میدهیم، لابد به معنای آن است که فلسفه فوتبال را فراموش کردهایم؛ یعنی در ایتالیا دلار تقلبی دارند و ما در ایران هوادار تقلبی داریم. به همین صراحت، به همین سادگی!