ایران به مکزیک باخته بود. توقع بردن مکزیک را داشتیم اما در حالی که بازی یک-یک مساوی بود یک اشتباه دامنهدار از سوی کعبی-میرزاپور-رضایی گل دوم مکزیک را به همراه داشت و بعد از آن هم گل سوم از راه رسید و شکست در برابر مکزیکی که آرژانتین در مرحله یکهشتم در پایان نود دقیقه با آن مساوی کرد، کام ایرانیها را تلخ کرد. برخلاف انچه انتظار میرفت نوک انتقاد مردم نه به سمت مسببان گل دوم مکزیک که به سمت تکمهاجم ایران در آن بازی نشانه رفت. هنوز خبری از فضای مجازی و شبکههای پیامرسان نبود اما انبوهی از پیامکهای انتقادی و بعضا آغشته به طنز بین مردم ردوبدل شد. «دایی به عنوان بهترین تماشاگر بازی ایران و مکزیک انتخاب شد». همین یک پیامک نشان میداد که تا چه حد نارضایتی از بازی دایی در ترکیب اصلی زیاد است. دایی مقصر اصلی شکست در برابر مکزیک نبود اما مردم به چشم خود دیده بودند که او چگونه خط حمله ایران را بیجان کرده بود. نارضایتیهایی که از مدتها قبل به سبب بازی کردن دایی در دل مردم انباشته شده بود به یکباره همچون آتشفشانی فوراه کرد و برانکویی که بارها از انتخاب دایی در خط حمله دفاع کرده بود، مجبور شد در بازی با پرتغال او را روی نیمکت بنشاند البته به بهانه مصدومیت.
حالا و پس از بازی ضعیف پرسپولیس در دربی، برانکو صراحتا از بازی نکردن ربیعخواه در بازی آینده پرسپولیس مقابل الوصل میگوید و پشت آن نیز با سوالی کنایهآمیز نشان میدهد که این تصمیم را علیرغم میل باطنی و به دلیل فشار افکار عمومی و رسانهها گرفته است: ربیعخواه فردا بازی را شروع نمیکند، راضی شدید؟! ربیعخواه تنها بازیکن ضعیف پرسپولیس در دربی نبود. از او ضعیفتر هم در آن بازی وجود داشت. اما هوادار پرسپولیس میدید که خط میانی تیمش جان ندارد، که نمیتواند بازی را بگرداند، همانطور که دایی در برابر مکزیک خط حمله را خنثی و بیجان کرده بود. اولین تلفات باخت در دربی، دست شستن برانکو از ربیعخواه است. اما فراموش نکنید که برانکو در بازی سوم ایران در جامجهانی مقابل آنگولا دایی را به ترکیب بازگرداند. ربیعخواه هم هنوز از لیست اولویتهای پروفسور پاک نشده است.