داستان مظفرالدین قاجار و هوس زولبیا و بامیه را «جعفر شهری» در کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» تعریف کرده است و اینطوری است: «مظفرالدین شاه غیر وقت میگفته کی ماه رمضان میآید زولبیا و بامیهای بخوریم. چنان که میگفته نوروز بیاید پلو بخوریم و قربان زمستان که برای فقیر و غنی یکسان است. در این معنی که در رمضان بالاخره هر کسی… زولبیایی میتواند بخورد، اگرچه در مهمانی و خانه دیگران باشد و به همینصورت پلوی شب عید که ناچار هر آدم فقیری هم پنج سیر برنج میتواند در آب بریزد و آب زمستان هم که سرد و بسان آب یخ تابستان اغنیا بوده بیانگر این ضربالمثل است که در زمستان آب شاه و گدا یکسان است».
البته زولبیا و بامیه آنموقع شیرینیهای نسبتا جدیدی بودهاند در جامعه سنتی ایران چون از نظر تاریخی طبخ و مصرف این شیرینیها احتمالا از زمان ناصرالدین قاجار مرسوم شده است.
زولبیا و بامیه از دوره ناصری در ایران رواج یافت و مظفرالدین هم گاهی آرزو میکرده زودتر رمضان برسد و از این شیرینیها بخورد
زولبیای تبریزی، زولبیای تهرانی!
زولبیا که زلوبیا، زَلابیه، زُلبیا، زُلیبیا و زِلیبی و جِلیبی هم نامیده میشود معمولا با نشاسته، ماست، آرد، زعفران، روغن، گلاب و شکر درست میشود و احتمالا ریشه آن به ۵۰۰ سال قبل در کشور هند میرسد؛ اگرچه برخی نیز منشاء این شیرینی را ایران یا ترکیه دانستهاند. هر چه بوده داستان زولبیا در تاریخ معاصر ایران به اینجا رسیده است: «شکل زولبیا در سالهای اخیر تغییر کرده است. زولبیا امروز در تهران غالبا شبکه گردی به اندازه پیشدستی و به رنگ عسلی سوخته با میلههای نازک و شکننده است که در گذشته زولبیای تبریزی یا بشقابی نامیده میشد. اما تا یکی دو دهه پیش زولبیا چیزی بود بهاندازه نعلبکی به رنگ زرد روشن که چندتایی از آن را به رنگ عسلی سوخته… در میآوردند با میلههایی به کلفتی مداد و تا حدی نرم (این زولبیا هنوز هم در برخی از شهرها مثل مشهد و اصفهان تهیه میشود).
مقداری از مزه خاص زولبیای قدیم از روغن کنجد بود که همیشه در پختن آن به کار میرفت… البته غالبشدن زولبیای تبریزی بر زولبیای تهرانی امر طبیعی است اما از میان رفتن تنوع زولبیا در تهران مایه خوشوقتی نیست…
در کشورهای عربی زولبیا را زَلابیه مینامند و در هندوستان جِلِبی. مایه زلابیه عربی و جلبی هندی به هم نزدیک است و با زولبیای ایرانی کمی تفاوت دارد».
زولبیا و بامیه بهدلیل ارزان و در دسترس بودن مواد اولیهشان و همچنین ارزش غذایی بالا برای روزهداران، خیلی زود در جامعه قاجاری ایران محبوب شدند