حالا فقط نیمی از مدت آن قرارداد سپری شده، اما این بازیکن علاوه بر سر و سامان دادن به اوضاع خط دفاعی قرمزها، به تیم ملی هم راه یافته و پیشنهادی دارد که در صورت تحقق، شاید بتواند تا 20درصد از بودجه سالیانه باشگاه پرسپولیس را تامین کند! آیا این یک اتفاق معمولی است؟ یادمان باشد پرسپولیس در 10سال گذشته بارها برای جذب مدافعان داخلی و خارجی اسم و رسمدار خیز برداشته و میلیاردها تومان در این مسیر سرمایهگذاری کرده، اما تقریبا هیچکدام از آنها چنین قابلیتی نداشتهاند.
مدیران فوتبال ما گاهی فراموش میکنند که خوشبختی و موفقیت تا چه اندازه میتواند به آنها نزدیک باشد. همین امروز ستارههای مهمی در پرسپولیس و استقلال محصول جذب از تیمهای پایه یا دستههای پایینتر هستند؛ از مهدی طارمی و احمد نوراللهی و فرشاد احمدزاده گرفته تا فرشید اسماعیلی و محسن کریمی! در چنین شرایطی عجیب است که همچنان مدیران و مربیان خیلی از تیمهای ایرانی از جمله سرخابیها به جای تداوم اعتماد به نیروهای جوان و بااستعداد، سراغ جذب بازیکنان اسمی و یا هندوانههای دربسته خارجی میروند. چنین رویهای که غیر از اتلاف پول و انرژی هیچ نتیجه دیگری ندارد، شاید عمدتا به دو دلیل در پیش گرفته شود؛ نخست بیاطلاعی و عدم مهارت و درایت مدیران و دیگری سودجویی و منفعتطلبی آنها و یا واسطهها.