پرسپولیس بحرانی نیست اما کاملا قابل انتقاد!

پرسپولیس از حیث «نمایش و نتیجه» به سطح هشدار نزدیک می‌شود و شاید این موضوع با چند کار ساده قابل حل باشد.

گاریدو خودش را حقیقتا بی‌جهت و الکی وارد یک بازی دو سر باخت کرد. نه اینکه سروش رفیعی ستاره‌ای در حد اورونوف باشد نه، اما خوب یا بد او تنها هافبک خلاق و طراح پرسپولیس است که گاریدو از روز اول همه بار تیمش را در میانه میدان به روی دوش او انداخت در این مدت او هم‌ نمایش خوب داشت هم بد، اما یک روز پنجشنبه، در هوای ابری تهران ناگهان او را کنار کشید و حرف‌های غیر فوتبالی‌ای را به او زد. خب آن حرف‌ها مشخص بود از جایی به او رسانده شده و به گونه‌ای مهندسی شده است. البته فهم گاریدو از این هندسه آن روز درست و کامل نبود امروز را نمی‌دانیم.

سروش چند بازی بیرون نشست و دست آخر او بود که به وقت عقب افتادن از شرطه به زمین آمد و دست پرسپولیس را گرفت.

اینکه گاریدو کمی ساده است، بسیار شکاک است، تا حدودی بازی‌خور است، کم و بیش دهان‌بین است یک نکته (خصوصی) اما نمایش پرسپولیس در مسابقات لیگ برتر و لیگ نخبگان یک موضوع عمومی است. قهرمان فصل پیش روز به روز از فلسفه‌اش فاصله می‌گیرد. آنچه در تمرینات رخ می‌دهد، اهمیت زیادی دارد، هرچند جنبه خصوصی دارد، اما نتیجه کار کاملاً قابل‌توجه و عمومی است. به‌عنوان مثال، کنعانی و گولسیانی از عقب زمین و از فاصله ۵۰ متری پاس‌هیی دقیق برای وینگرها ارسال می‌کردند.

کدام وینگر؟ علیپور! بروید بازی را مجددا ببینید. چند بار این روش غلط اجرا شد.

پرسپولیس بازی را برد، دراماتیک‌وار هم برد اما نیمه اول بسیار بد و نیمی از نیمه دوم هم با پاس‌های اشتباه همراه شد.

کارهای ترکیبی را دیگر نمی‌بینیم. بدترین نمایش امیری را در همه زندگی‌اش دیدیم، علیپور آنقدر بد بود که بیرون رفت. آخر بنده خدا کی وینگر چپ بود؟

اینکه سعید صادقی به‌عنوان وینگر تخصصی به روی سکو برود تا ۲ گلر روی نیمکت بنشینند یعنی گاریدو به لج افتاده است.

نمی‌دانیم اگر امروز بین بازیکنان صندوق برده شود چند درصد رای به خوب بودن و ماندن گاریدو می‌دهند، اما می‌دانیم بین هواداران و کارشناسان او دست کم امروز برخلاف ۲ ماه قبل چندان محبوب نیست.

2117630

درویش بیش از ۱۰۰۰ روز بر روی یکی از بی‌ثبات ترین صندلی‌های مدیریت ورزش ایران دوام آورد چون انتخاباتش اکثرا درست بود، تصمیماتش صحیح بود و‌ ماحصلش‌ ۴ جامی که در این ۳ سال صید شد، اما بی‌عملی ممکن است برای او خطرناک باشد. در فوتبال ایران مدیران اکثرا پاسوز انتخاب‌های خود می‌شوند. اینکه در ادامه چه می‌شود را نمی‌دانیم، اینکه گاریدو در پایان نیم‌فصل می‌تواند تیمش‌ را با کیفیت خوب قهرمان کند یا نه را همچنین، اما یک چیز را خوب می‌دانیم؛ اگر مدیریت باشگاه به موقع در بعضی از جزئیات بسیار مهم دخالت نکند، قطعا تاوان‌ سختی خواهد داد.

فوتبال همیشه مثل بازی با شرطه روی مهربان و رئوفش را به شما نشان نمی‌دهد؛ اگر در بالاترین سطح خودتان نباشید، فوتبال غالباً رفیق نامروت و بی‌رحمی است. برد تاریخی مقابل شرطه می‌تواند نقطه عطف باشد، دقیقا جایی میان طاقدیس و ناقدیس یک نمودار. اگر تصمیمات درست امروز اتخاذ نشود خدا می‌داند شیب بعد نقطه عطف به سمت بالا می‌رود یا پایین.

اگر اولی باشد که خوش به حال ساکنین فعلی «سرزمین سرخ» و‌ اگر دومی کمربندها را سفت ببندند که زلزله در راه است.