سایه سنگین سکوها؛ چگونه لیدرها خط مشی باشگاه‌ها را تعیین می‌کنند؟

 نفوذ فزاینده‌ی برخی لیدرها در باشگاه‌های ورزشی، به ویژه در فوتبال، پدیده‌ای قابل تامل است. این افراد، با بهره‌گیری از قدرت سازماندهی هواداران و ایجاد التهاب در سکوها، گاه چنان در تصمیمات باشگاه دخالت می‌کنند که خط مشی اصلی و اهداف بلندمدت تیم تحت‌الشعاع خواسته‌های آنان قرار می‌گیرد؛

حشمت اله سلطانی؛ نقش هواداران در ورزش، به ویژه فوتبال، همواره پررنگ و انکارناپذیر بوده است. آن‌ها سرمایه‌های اصلی باشگاه‌ها محسوب می‌شوند و شور و اشتیاقشان، انگیزه‌ی مضاعفی برای بازیکنان و کادر فنی به شمار می‌رود. در این میان، لیدرها به عنوان سازمان‌دهندگان اصلی تشویق‌ها و هدایت‌کنندگان جو سکوها، جایگاه ویژه‌ای دارند. اما متاسفانه، در برخی موارد، این نقش به شکلی نامتعادل و مخرب تغییر یافته است.

برخی لیدرها، با ایجاد شبکه‌های هواداری و بهره‌گیری از نفوذ خود در میان سکوها، به تدریج قدرت قابل توجهی در باشگاه‌ها پیدا می‌کنند. این قدرت، گاه از حدود تشویق و حمایت فراتر رفته و به دخالت در امور مدیریتی، فنی و حتی نقل و انتقالات تیم می‌انجامد. آن‌ها با ایجاد فشار از طریق سکوها، سازماندهی اعتراضات و فضاسازی رسانه‌ای، سعی در تحمیل خواسته‌های خود به باشگاه دارند.

این دخالت‌ها می‌تواند آسیب‌های متعددی به ورزش وارد کند. تصمیمات باشگاه، به جای آنکه بر اساس منافع بلندمدت و برنامه‌ریزی‌های کارشناسانه اتخاذ شود، تحت تاثیر فشارهای مقطعی و احساسی سکوها قرار می‌گیرد. این امر، ثبات و روند منطقی پیشرفت تیم را مختل کرده و می‌تواند منجر به اتخاذ تصمیمات نادرست و غیرحرفه‌ای شود.

علاوه بر این، نفوذ لیدرها می‌تواند فضایی پرتنش و ملتهب در باشگاه ایجاد کند. آن‌ها با ایجاد دوگانگی و قطب‌بندی میان هواداران، دامن زدن به اختلافات و تحریک احساسات، آرامش و تمرکز را از تیم سلب می‌کنند. این وضعیت، نه تنها عملکرد بازیکنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بلکه روابط درون باشگاه را نیز مخدوش می‌سازد.

البته، باید تاکید کرد که تمامی لیدرها یکسان نیستند و بسیاری از آن‌ها، با عشق و علاقه به تیم خود، در چارچوب اخلاق و قواعد هواداری فعالیت می‌کنند. این دسته از لیدرها که به تشویق سازنده می‌پردازند و حرمت رقبا را نگه می‌دارند، قابل احترام هستند و نقش مثبتی در پویایی سکوها ایفا می‌کنند. انتقاد ما متوجه آن گروه از لیدرهایی است که با سوءاستفاده از جایگاه خود، در امور باشگاه دخالت کرده و منافع تیم را قربانی خواسته‌های شخصی یا گروهی خود می‌کنند.

برای حفظ سلامت و پیشرفت ورزش، ضروری است که مرز مشخصی بین نقش هواداران و مدیریت باشگاه تعیین شود. تصمیمات کلان باید بر اساس کارشناسی و برنامه‌ریزی بلندمدت اتخاذ گردد و تحت تاثیر فشارهای غیرمنطقی سکوها قرار نگیرد. باشگاه‌ها باید با تقویت ساختارهای مدیریتی خود و ایجاد ارتباط شفاف و منطقی با هواداران، از نفوذ مخرب برخی لیدرها جلوگیری کنند.

در پایان، امید است که با آگاهی‌بخشی و ایجاد فرهنگ هواداری صحیح، شاهد نقش‌آفرینی مثبت و سازنده‌ی تمامی هواداران در کنار باشگاه‌ها باشیم و از آسیب‌هایی که ناشی از دخالت‌های غیرمسئولانه در امور ورزش است، جلوگیری شود. احترام به هواداران اصیل و لیدرهای بااخلاق، همواره جایگاه خود را خواهد داشت.